سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: چهارشنبه 103 آذر 28

با وجود وقت زیادی که برای سرهم بندی و آماده کردن مطلب «   استعفای لاریجانی تحول مهم یا تغییر عادی ؟ ( قسمت اول و دوم ) » گذاشتم و قصد داشتم حداقل به مدت یک ماه بالای صفحه باشد اما امان از دست این احساس وظیفه هه که کشته منو .

حالا قضیه چیه من سالهاست شعر و شاعری رو کنار گذاشته ام و بیخیالش شدم اما امروز به یه دلیلی می خوام از یه شاعر بگم . آره درست حدس زدید منظورم مرحوم قیصر امین پور س . حتما می پرسی چرا اینقدر با تاخیر ؟ عارضم به حضور انورتون که من بتازگی فهمیده ام که عده ای دارند از شخصیت و شعر قیصر شعر انقلاب در جهت منافع فکری و گروهیشان استفاده میکنند و حدس زدم شاید برای کسی ، هاله ای اطراف شخصیت ایشان ایجاد شده باشد و نتواند او را بخوبی بشناسد لذا بر آن شدم که یک توصیف مختصر از یک آشنا ( استاد علیرضا غزوه )برایتان بیاورم تا رفع التباس شود .

داغ برادر

 این غزل هم‌زمان با مراسم دفن مرحوم دکتر قیصر امین‌پور در گتوند و با یاد او، توسط استاد در دهلی نو سروده شده‌است.

گرچه من می‌شکنم در خود یک‌سر، قیصر!
مرگ حق است، تبسّم کن و بگذر، قیصر!                  
                                                                                                                          
مرگ، پایان کبوتر نیست، وقتی بی‌بال                                            
تا خدا پل زده‌ای مثل کبوتر، قیصر!

نام تو شهره‌تر از قاف شده‌ست ای سیمرغ
باز هم پر بگشا در خود بی‌پر، قیصر!

مرگ مرگ است ولی مرگ تو مرگی دگر است
داغ، داغ است ولی داغ برادر... قیصر!

راستی مرگ چه جوری ست؟ مرا می‌بینی؟
 چه خبر داری از عالم دیگر، قیصر!؟

نقدهایت همه غوغا بود غوغا، «سید»!
شعرهایت همه محشر بود، محشر، قیصر!

جامة‌ی خاک به تن کردی و یادم آمد
از شب خون، شب آتش، شب سنگر، قیصر!

شعرهای تو همه معنی قرآن بودند
«آیه»*‌ای داری چون سورة‌ی کوثر، قیصر!

تیغ می‌چرخد و من سینه‌زنان می‌گریم
در دلم هلهلة‌ی حیدر حیدر، ‌قیصر!

پیش‌تر از من دلتنگ گذشتی، بگذر
ما همه می‌گذریم آخر از این در، قیصر!

* آیه، نام دختر مرحوم دکتر قیصر امین‌پور است.                       برگرفته از سایت لوح

این هم مطلب کیهان امروز

لطفاً قیصر را ذبح نکنید(خبر ویژه)

در جریان برگزاری مراسم بزرگداشت درگذشت شاعر پرآوازه انقلاب و دفاع مقدس، قیصر امین پور در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در روز یکشنبه این هفته، سه تن از دانشجویان دختر به نمایندگی از خانم های حاضر در مجلس در رثای قیصر، یک قطعه ادبی خواندند که در پایان آن یکی از آنها با این جملات نوشته اش را به پایان رساند که: «امیدواریم شاعرانی چون فریدون مشیری دست قیصر را بگیرند نرم و آهسته به سراغش بروند و...» باشگاه جوانی برنا گزارش داده است: در قسمت بعدی این مراسم یکی از اساتید این دانشجویان با نقل خاطره ای از پدرزن قیصر امین پور، پاسخ عالمانه ای به این خانم های دانشجو داد. وی گفت:«حجت الاسلام اشراقی تعریف می کردند که وقتی عقد قیصر و خانمش را می خواندند، بانگ اذان ظهر طنین انداز شد. قیصر از سر سفره عقد بلند شد و رفت تا نمازش را بخواند؛ پس از کسانی استعانت بجوییم و بخواهیم که قیصر را مدد کنند که خودشان مرد الهی باشند!»
شایان ذکر است با رحلت قیصر امین پور که همواره روح بلند و انقلابی اش در واژه واژه شعرهایش جاری است، برخی گروه ها و جریان های دورافتاده از توده مردم و انقلاب اسلامی قصد مصادره این شاعر متعهد و خوش قریحه را دارند. خدا رحمت کند قیصر، ملک شعر ایران را که با رفتنش آرزوهایی را خاک کرد.

یا حق

 



 نوشته شده توسط تحلیل بی عینک در جمعه 86/8/18 و ساعت 1:11 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

بی عینک
تحلیل بی عینک
وقایع را بی عینک ببینیم نه از درون عینک رسانه ها . همین

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 235
بازدید دیروز: 12
مجموع بازدیدها: 385862
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه